نوشته‌ها

همه قرار نیست کارمند بشوند

https://t.me/HRStoryIran/16

https://shenoto.com/album/podcast/254048/همه-قرار-نیست-کارمند-باشند

داستان سوم:

احتمالاً شما هم تو محیط کار بعضی وقتا با این موضوع مواجه میشین که یکی از همکاران یا آشنایان سفارش فردی را برای کار به شما می‌کنه که اگر مثلاً کاری براش توی شرکتتون هست، دستشو بگیرین که یا اونجا مشغول به کار بشه یا اینکه بسپارین به کسای دیگه که اگر کاری برای اون فرد هست جایی که شما میشناسین مشغول بشه و به طبع خوب اگر تو حوزه منابع انسانی کار بکنین با این موارد زیادتر مواجه میشید.

چند وقت پیش یکی از همکارانمون گفتش که دختر یکی از همکارای سابقش تو یک شرکت دیگه میخواد تازه وارد بازار کار بشه و رزومه خاصی نداره و سفارش کرده و دخترشونم ظاهراً تو موضوعات کامپیوتری خوبه.

درخواست کرد اگر میشه مثلاً به عنوان نیروی تازه کار توی بخش آی تی ما بعنوان کارشناس هلپ دسک از ایشون استفاده بکنیم. به من گفت اگر بشه شما یک مصاحبه اولیه با این دختر خانم داشته باشین تا ببینیم که اگر امکانش هست ازشون استفاده بکنیم.

من مصاحبه رو با این خانم هماهنگ کردم. خانم اومدش خانم جوان حدود ۱۸ ساله بودش و بهش گفتم که خب شنیدم که شما کامپیوترت خوبه، از کامپیوتر چه چیزایی رو میدونی؟ آیا آفیس بلدی؟ گفتش که در حد دبیرستان ورد و پاورپوینت رو بلدم. ازش چند تا سوال عمومی در خصوص ورد و پاورپوینت پرسیدم و متاسفانه این خانم نتونست همون سوال های عمومی ساده رو جواب بده و خودش اذعان کرد که اشتباه کردم ظاهرا بلد نیستم.

گفتم خب پس با کامپیوتر چی کار کردی؟ گفت من با کامپیوتر نقاشی می‌کشیدم! گفتم یعنی چی؟ با چه نرم‌افزاری نقاشی می‌کشیدی؟ گفتش که نمیدونم! یک شکلی تو کامپیوتر به ما میدادن و ما رنگش می‌کردیم! خیلی برام عجیب بود چون اون خانم سنش انقدر به کودک نمی‌خورد که این حرف رو بزنه! ازش پرسیدم احتمالاً نرم‌افزاری که مثلاً باهاش کار کردی فتوشاپه؟ گفت آره آره همین نرم‌افزار بودش!

من براشون توضیح دادم که سازمان ما یک سازمانیه که کارش تقریبا کار اداریه و لازمه که افراد حتماً حداقل نرم‌افزارهای آفیس رو بلد باشن، ما خیلی به فتوشاپ نیاز نداریم، چون کارهای طراحی خاصی تو این سازمان انجام نمیشه، اگر معدود کار گرافیکی هم باشه ما برونسپاری می‌کنیم و برای همین شما لازمه این کار رو انجام بدید.

اگه می‌خوای بیای تو شرکت ما به نظرم واحد آی تی خیلی مناسب شما نیست و توی حوزه اداری مون شاید اگر آفیس یاد بگیری بتونیم با هم همکاری کنیم. اما اون خانم گفت به این موضوعات اصلا علاقه ندارم و نمیخوام این کار رو بکنم!

گفتم که خب شما به چه موضوعاتی علاقه دارید؟ چون شما را معرفی کردند، من تمام تلاشمو می‌کنم که اگر یک فضا یا یک شغل خالی توی شرکت باشد که احتمالاً به روحیه و علاقه شما یا به مهارت شما می‌خوره بتونیم با همدیگه همکاری داشته باشیم.

گفت من به کارهای هنری علاقه دارم. گفتم من قبلاً به شما عرض کردم که ما شرکتمون هیچ کار هنری انجام نمیده! ما بیشتر موضوعات اداری هستیم. اگر فقط صرفاً علاقه‌مندی شما به کارهای هنریه، خب نمی‌تونیم قطعاً با همدیگه همکاری کنیم، اما خب حسم این بود که خیلی هم استرس داره و هم که نگرانه و از اونور هم احتمالاً نتیجه این مصاحبه براش مهمه چون معرفی شده.

گفتم حالا فارغ از علاقه ات، مهارتی هم داری؟ یعنی شما تو کاری مهارت داری که خیلی هم در راستی علاقت نباشه؟ اما مهارت شما به درد سازمان ما بخوره؟ یک ذره فکر کرد و یک جواب عجیبی داد که من دیگه همونجا متوجه شدم که نمی‌تونیم ادامه همکاری بدیم.

من وقتی پرسیدم که شما تو چه کاری مهارت داری؟ ایشون گفتش که من توی ناخن کاری خیلی مهارت دارم! پرسیدم یعنی منظورتون مثلاً لاک زدن و ژلیش ناخنه؟ گفتش که بله. گفتم خانم ما که اینجا سالن زیبایی نیستیم. این مهارت شما با توجه به توصیفاتی که من از شرکت خودمون کردم بدرد ما نمیخوره؛ گفت من دیگه مهارت دیگه‌ای ندارم، فقط می‌تونم ناخن کاری کنم!

متاسفانه ما نتونستیم با ایشون آغاز همکاری بکنیم اما برای من این نکته جالب بود که افراد چرا میرن دنبال کار تو جاهایی که اون سازمان یا اون شغل هیچ تطابقی با اون فرد نداره؟!

افراد خیلی راحت می‌تونن مهارت و علاقمندی خودشون رو دنبال کنند و جاهایی که بشه این مهارت رو تبدیل به کار و ارزش افزوده کرد مشغول بکار بشن.

اگر این خانم تو کار آرایشی مهارت داره باید مستقیم به سالن‌های زیبایی مراجعه بکنه، نه اینکه از طریق پدرش بخواد توی یک شرکت خدماتی یا یک شرکت که کار اداری انجام میده، صرفاً به خاطر اینکه حالا شاید کارمندی از نظرش کار جالب‌تری باشه اقدام به درخواست شغل بکنه.

بزرگترها می‌تونن نقش راهنما برای افراد جوانی که میخوان وارد بازار کار بشن، داشته باشن. تجربه من نشون میده که جوونها واقعاً تو اوایل ورود به بازار کار خیلی ابهامات زیادی دارن و اصلاً نمی‌دونن باید چیکار کنند؟ متاسفانه این معرفی‌های غلط مسیر رو برای اونها منحرف می‌کنه و ممکنه یک جوونی که می‌تونه تبدیل بشه به یک هنرمند خوب رو با احتمالاً یک آشنایی در یک سازمانی که هیچ ربطی به هنر و استعداد فرد نداره، کاملا استعداد و هنرش رو از بین بره.

#داستان‌های_منابع_انسانی #داستان #منابع_انسانی #مقدمه #معرفی #علیرضا_کشتگر #ساختار_سازمانی #گریدینگ #شغل #شاغل #جذب #استخدام #رزومه #تحلیل_داده #مدیریت_عملکرد #نگهداشت #جبران_خدمات #حقوق #بیمه #آموزش #توسعه نگرش_سنجی #جامعه_پذیری

این کجا و آن کجا

https://t.me/HRStoryIran/14

https://shenoto.com/album/podcast/252900/این-کجا-و-آن-کجا

داستان دوم:
بوسه های دلبر و نقل و نبات و باقلوا
هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه
هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین
هردو از چرمند اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان
هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا

تو یک شرکتی به صورت مشاوره‌ای کار می‌کردم و می‌خواستم کارشناس بازرگانی خارجی جذب بکنم برای اینکه یه کارشناس بازرگانی خارجی جذب بشه یه سری شرایط احراز و شایستگی تعیین شد و یکی از شرایط احراز برای اینکه فردی تو این پست کار بکنه این بود که به زبان انگلیسی تسلط داشته باشه چون قرار بودش که یه سری مراودات و مکاتبات بین‌المللی داشته باشه.

ما بر اساس این مورد و چند مورد دیگه رزومه‌ها رو یه بررسی و غربالگری اولیه می‌کردیم و اگر فرد یا مدرک زبانی داشت یا تجربه بازرگانی خارجی داشت، دعوت به مصاحبه میشد.

یک روز یک خانمی اومد توی مصاحبه و خب یه سری موارد اولیه رو که ما باهاش رفت و برگشت کردیم دیدیم که بد نیست، ما وقتی یه مرحله میرفتیم جلو، برای اینکه مطمئن بشیم حتما زبان انگلیسی فرد هم چک می‌کردیم و من یادمه توی اتاق مصاحبه تلویزیون بزرگی داشتیم که یه متن انگلیسی که مربوط به حوزه بازرگانی بودم روی اون صفحه مینداختیم و از فرد میخواستیم که اینو بخونه و بگه که محتوای متن چیه؟

اون خانم وقتی که قرار شد این متن رو بخونه، دیدم که خیلی به سختی و به قول معروف با لکنت زبون داره متن رو میخونه و از یه طرف رزومه‌شو نگاه کردم دیدم توی رزومه‌ اش قید کرده که توی مدت چند سال معلم زبان فلان آموزشگاه زبان بوده؛ اول شک کردم که نکنه اصلاً این اشتباهست و این رزومه ایشون نیست ولی نگاه کردم دیدم اسم یکیه!

بهشون گفتم که شما مگه توی رزومه‌تون قید نکردین که معلم آموزشگاه زبان بودید؟ گفتش که چرا بودم. بعد پرسیدم خب یک نفر که آموزش زبان میده خیلی بعیده که انقدر سخت این متن رو بخونه و اصلاً روان نباشه شما چرا اینجوری هستید؟!

فکر می‌کنید چه جوابی داد یه چند ثانیه من سکوت می‌کنم شما تو ذهنتون جواب‌هایی که احتمالاً ممکنه بیاد رو با خودتون مرور بکنید بعد من جوابی که از خانم شنیدم رو خدمتتون عرض می‌کنم…………………….

بله این خانم جوابی که به من داد، گفت من معلم زبان سطح ۱ کودکان بودم و در سطح حروف انگلیسی آموزش می‌دادم!!!

اونجا نمی‌دونستم که باید الان بخندم یا گریه کنم چون بالاخره یک زمانی رو من گذاشته بودم برای مصاحبه با ایشون و الان که به این نقطه رسیده بود اصلا یک حالت شوکی بهم دست داده بود که ایشون زبانشون واقعا در حد ای بی سی دی بودش!

اونجا برای من یه درسی داشت اونم این بود که واقعاً خیلی نمیشه به رزومه‌های افراد اعتماد کرد و حتماً نیاز هست موضوعاتی رو که افراد قید می‌کنند رو ارزیابی بکنیم.

البته من پیشنهادم به شما دوستان که احتمالاً می‌خواین جاهای مختلف برای مصاحبه تشریف ببرین اینه که مهارتها و دانش واقعی خودتونو قید بکنین و چیزهایی قید نکنین که کسی که داره رزومه شما رو بررسی می‌کنه و مسئول استخدام یک شرکتیه به انحراف بره. درسته واحد منابع انسانی مسئولیتش ارزیابی صحیح افراد و جذب و استخدام صحیح افراده، اما از طرفی ما به عنوان افراد جویای کار هم وظیفه داریم که رزومه درست تهیه کنیم.

فکر می‌کنم اگر این فرهنگ نهادینه و عمومی بشه هم به نفع پرسنل و هم به نفع کارفرمایان هست. افراد اعتماد بیشتری به هم خواهند کرد، و در آینده کمتر با نگاه کارآگاه گونه و با شک به افراد نگاه میشه.

#داستان‌های_منابع_انسانی #داستان #منابع_انسانی #مقدمه #معرفی #علیرضا_کشتگر #ساختار_سازمانی #گریدینگ #شغل #شاغل #جذب #استخدام #رزومه #تحلیل_داده #مدیریت_عملکرد #نگهداشت #جبران_خدمات #حقوق #بیمه #آموزش #توسعه نگرش_سنجی #جامعه_پذیری