گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
https://shenoto.com/album/podcast/255728/گناه-کرد-در-بلخ-آهنگری-به-شوشتر-زدند-گردن-مسگری
داستان پنجم:
گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
چند وقت پیش تو یکی از واحدهای شرکت ما دو تا از همکاران با هم دچار چالش شدند و به بحث لفظی و یه سری کدورت کشید.
بعد از این چالش سرپرست واحد با درخواست استعفا به من مراجعه کرد. ازش دلیل استعفا رو جویا شدم، گفت که چالش این دو نفر. اینها احترام منو تو واحد نگه نمیدارند.
یه خورده فکر کردم و بهش گفتم که به نظرت حفظ احترام و منزلت برای خودت، وظیفه خود شماست یا اونها؟
و دوم اینکه شما سرپرست واحدی، اگر بگی من نمیتونم اون واحد رو مدیریت و اداره بکنم یه جورایی تف سربالا میشه.
به نظرم برو و مشکل رو حل کن به جای اینکه بخوای از مشکل فرار کنی و بگی خب این دو تا آدم با هم چالش دارن پس من استعفا میدم! واقعیتش اینه که خب اگر بخوایم با این رویکرد بریم جلو احتمالا خیلی از آدمها خیلی زود باید کارشونو ول بکنن، چون ممکنه هر دو نفری توی یک شرکت با همدیگه دچار بحران بشن و ترکش بحران به نحوی به ما بخوره.
اتفاقاً اون فرد هم بعدش رفت و از پس موضوع هم برآمد، اما تو اون جلسه من ازش حس این رو گرفتم که نکنه موضوع دیگهای غیر از این چالش بین دو تا همکار دلیل استعفاش است و نمیخواد اون موضوع اصلی رو مطرح کنه، برای همین سعی کردم بیشتر باهاش گفتگو بکنم و راجع به اوضاع زندگیش پرسیدم.
وقتی که از اوضاع زندگیش سوال کردم گفت زندگی خوب و عالی دارم و اتفاقاً در یکی دو هفته اخیر یک ورزش جدید شروع کردم و باشگاه میرم، خیلی عالیه و باشگاه خیلی برام انرژی بخش هست و اتفاقاً شرایطم بهتر از گذشته است.
سوالی کردم که براش عجیب بود. پرسیدم که به نظرت ممکنه این ورزشی که شروع کردی و اینقدر شرایطت رو خوب کرده توی تصمیم به استعفات تاثیر داشته باشه؟
اولش گفتش که نه! اصلاً هیچ ربطی نداره. اما بعدش که باهاش گفتگو کردم خودشم حس کرد که یک ارتباطی باید وجود داشته باشه.
براش یه مثال زدم گفتم که ما خیلی وقتا توی شرایط خوب زندگیمون دچار یه سری تلاطم ها میشیم. طبق آمار کسایی که ازدواج میکنند یا بچه دار میشن در اون بازه اولیه، با اینکه این اتفاقهای خوبیه تو زندگیشون، یعنی کسی ازدواج نمیکنه که زندگی بدی رو شروع کرده باشه با کسی به زور بچه دار نمیشه و همه با علاقه این کار رو میکنن اما معمولا میگن که توی سه یا چهار سال اول ازدواج درصد احتمال طلاق بالاتره و ۶ ماه بعد از به دنیا آمدن بچه هم احتمال اختلافات بین زن و شوهر خیلی زیاده.
نکته اینجاست که ما هر وقت که زندگیمون دچار تلاطم بشه حتی اگر این تلاطم از جنس اتفاقات خوب باشه مثل همین ورزشی که همکار ما شروع کرده، ناخودآگاه روی بقیه بخشهای زندگیمون سایه میندازه. ما وقتی که از حالت پایدار و تعادلی خودمون خارج بشیم، چه بدلیل یک اتفاق خوب، چه بابت یک اتفاق بد، تصمیماتی که میگیریم احتمالاً متاثر از اون اتفاق هست.
همکار ما احتمالاً فضای خوب باشگاه رو با فضای شرکت مقایسه میکنه و تو ذهنش اینه که خب اینجا جای خوبی نیست، چون باشگاه جای خیلی خوبیه. چون من اونجا خیلی دارم انرژی میگیرم.
چون زندگیش هنوز با این باشگاه به حالت ثابت و متعادل نرسیده، الان یک تغییری توی زندگیش ایجاد شده و این تغییر ممکنه توی تمام ابعاد زندگیش که یه بخشش کارم هست تاثیر بذاره؛ با این قیاس چیزهای دیگه خیلی به چشمش خوب نیادش.
پیشنهاد میکنم همیشه توی موضوعات کاری صرفا به خود چالش نگاه نکنید، یه مقدار بیاین عقبتر و یک تصویر بزرگتر از زندگی رو نگاه بکنید و ببینین که چه عوامل دیگهای ممکنه تاثیر گذاشته باشه که شما دچار این چالش شدید…
#داستانهای_منابع_انسانی #داستان #منابع_انسانی #مقدمه #معرفی #علیرضا_کشتگر #ساختار_سازمانی #گریدینگ #شغل #شاغل #جذب #استخدام #رزومه #تحلیل_داده #مدیریت_عملکرد #نگهداشت #جبران_خدمات #حقوق #بیمه #آموزش #توسعه نگرش_سنجی #جامعه_پذیری #چارت_سازمانی #اتاق #فرهنگ #استعفا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.