کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود

https://t.me/HRStoryIran/19

https://shenoto.com/album/podcast/256670/کعبه-یک-سنگ-نشان-است-که-ره-گم-نشود

داستان ششم:

کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست.

بود و نبود خیلی از موضوعات به نظرم به شرایط محیط ربط داره.

مثلاً وقتی یه تکنولوژی مثل موبایل وارد کشور ما شد داشتن موبایل یه چیز عجیب و به قول امروزی‌ها خفن محسوب می‌شد و نداشتن موبایل خیلی عیبی نبود. اما الان تقریبا اکثریت افراد موبایل دارن و اگه کسی نداشته باشه عجیبه و نداشتن موبایل الان توی این روز روزگار باعث نارضایتیه، حتی بچه‌های کوچیک رو هم می‌بینیم که میخوان موبایل شخصی خودشون رو داشته باشن چون احتمالاً همبازیاشون موبایل دارند.

توی محیط کار هم تقریبا همین الگو وجود داره. از یه زمانی به بعد، شاید سال‌های مثلاً ۲۰۱۰ میلادی به بعد وسایل تفریحی تو محیط کار مثل میز پینگ پنگ، فوتبال دستی، پلی استیشن و …ا خیلی شایع شد و نداشتنش انگار تو یک مجموعه کمبود محسوب می‌شد.

وقتی شبکه‌های اجتماعی یه خورده گسترش پیدا کرد و همکاران منابع انسانی تو واحدهای مختلف فیلم و عکس از بازی همکارانشون گذاشتن یا یه سری شرکت‌های بزرگی مثل گوگل امکانات تفریح و رفاهیشون رو منتشر کردن همه به این فکر افتادن که خب چرا شرکت ما نداره؟

یعنی اینکه الان دیگه نداشتن اینجور وسایل نارضایتی ایجاد میکنه، اما داشتنشون خیلی چیز خاصی محسوب نمیشه؛ مثل همون موبایلی که الان دیگه داشتنش خیلی چیز خاصی محسوب نمیشه اما نداشتنش احتمالاً نارضایتی ایجاد می‌کنه.

ما هم تصمیم گرفتیم که چند تا وسیله تفریحی یا سرگرمی برای همکاران شرکت خریداری کنیم و توی محیط شرکت قرار بدیم اما بعد از اینکه این وسایل خریداری شد مدیر ارشد مجموعه گفتش که همکارا بعد از ساعت کاری وقتی که انگشت خروجشون زدن حق دارند از این وسایل استفاده کنن؛ یا در حین ساعت کاری اگر می‌خوان از این وسایل استفاده بکنن باید مرخصی رد بکنن!

اونجا بود که من یک اختلاف نظر با مدیریت برام ایجاد شد، اون هم در مفهوم شادی و سرگرمی بود.

ما این وسایل سرگرمی رو گرفته بودیم که به یک هدف بزرگتر یعنی شادی پرسنل برسیم اما با این نوع برخورد احتمالاً شادی ایجاد نمی‌شد. شادی ناشی از موضوعاتی مثل حس احترام و حس اعتماده.

وقتی که به پرسنل اعتماد نداشته باشیم و حس کنیم که دارن از کارشون میزنند و به سرگرمی می‌پردازند، احتمالاً دیگه پرسنل خیلی از ما خوشحال نخواهند بود. هر چقدر وسایل سرگرمی اونجا باشه ولی انگار راه رو اشتباه رفتیم. ما وسایل سرگرمی رو میزاریم که یک عاملی برای شادی باشه اما از اونور عوامل اصلی که مسبب شادی هست رو جلوش رو می‌گیریم و نقض غرض اتفاق میفته.

هرزبرگ تئوری دو عاملی داره که میگه چیزهایی که نارضایتی ایجاد می‌کنند اگر حذف بشن رضایت ایجاد نمیکنند! یعنی اینکه طیف اینجوری نیست که یه سمتش رضایت باشه سمت دیگه نارضایتی باشه.

الان هم همینجوریه یک سری وسایل سرگرمی توی شرکت ها بودنشون خیلی رضایتی ایجاد نمی‌کنه، چیزی که باعث رضایت بخش کردن محیط میشه اینه که از این وسایل به نحوی استفاده کنیم که شادی ایجاد بشه.

من برای اینکه بتونم این چالشو تو شرکت خودمون یه مقدار مرتفع بکنم، یه سری مسابقاتی رو توی شرکت طراحی کردم، که حداقل بچه‌ها به بهانه مسابقات بتونن بیشتر در حین کار از این وسایل سرگرمی استفاده بکنند و اون حس رقابت و رفاقت رو با همدیگه بیشتر تجربه بکنن.

امیدوارم که مدیران ارشد به این نکته برسند که صرف سخت افزار چاره کار نیست و هر سخت افزاری که تهیه میشه نیازه که نحوه تعامل باهاش که در واقع نرم‌افزار اون موضوع است بهش توجه بشه.

#داستان #منابع_انسانی #شادی #سرگرمی #هرزبرگ #علیرضا_کشتگر

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *